شعرهای عشقولانه و عکسهای رمانتیک و جوک و مطالب جالب

شعرهای عشقولانه و عکسهای رمانتیک و جوک و مطالب جالب

شعرهای عشقولانه و عکسهای رمانتیک و جوک و مطالب جالب

شعرهای عشقولانه و عکسهای رمانتیک و جوک و مطالب جالب

اینم ۲۵ تا چرت و پرت

 

 

۱- چرا روی آدرس اینترنت به جای یک دبلیو؛سه تا دبلیو می گذارند ؟ چون کار از محکم کاری عیب نمی کند!

۲- اگر اسکلت از بالای دیوار بپرد پایین چه می شود ؟ هیچ وقت این کار را نمیکند چون جیگر ندارد!

۳- چرا مار نمی تواند به مسافرت برود ؟ چون دست ندارد که برای خداحافظی تکان دهد!

۴- برای قطع جریان برق چه باید کرد ؟ باید قبض آن را پرداخت نکرد!

۵- نصف النهار چیست ؟ همان شام است که در واقع نصف نهار است که برای شام مانده است!

۶- آخرین دندانی که در دهان دیده می شود چه نام دارد؟ دندان مصنوعی!

۷- چرا دوچرخه خودش نمی تواند به ایستد؟ چون خیلی خسته است!

۸- اگر کسی قلبش ایستاده بود چه می کنید؟ برایش صندلی می گذاریم !

۹- دارچین رو چگونه درست می شود؟ وقتی یک چینی را دار بزنند!

۱۰- چرا لک لک موقع خواب یک پایش را بالا می گیرد ؟ چون اگر هر دو تا رو بالا بگیرد ؛ می افتد!

۱۱- اگر شخصی خیلی سر شناس باشد ؛ به نظر شما چه کاره است ؟ آرایشگر!

۱۲- اگر تلویزیون روشن نشد چه می کنید ؟ آن را هل می دهیم و می زنیم کانال دو!

۱۳- شباهت دماسنج با ورقه ی امتحان در چیست؟ هر دو وقتی به صفر می رسند آدم می لرزد!

۱۴- چرا دود از دودکش بالا می رود ؟ چون ظاهرا چاره ی دیگری ندارد!

۱۵- شباهت نون سوخته با آدم غرق شده چیست ؟ هر دو تاشونو دیر کشیدن بیرون!

۱۶- فرق یخمک با آتروپات در چیست؟ یخمک خوشمزه تر است!

۱۷- فرق باتری با مادر زن در چیست ؟ باتری حداقل یک قطب مثبت دارد اما مادر زن هیچ چیز مثبتی ندارد!

۱۸- اختراعی که برای جبران اشتباهات بشر درست شده است چیست ؟ طلاق!

۱۹- چه طوری زیر دریایی لر ها رو غرق می کنند؟ یه غواص میره در میزنه !

۲۰- ناف چیست؟ ناف نمره ی صفری است که طبیعت به شکم بی هنر داده است!

۲۱- خط وسط قرص برای چیه ؟ برای این که اگر با آب پایین نرفت با پیچگوشتی بره !

۲۲- چرا ترک ها با دو دست دست می دهند؟ چون فرق راست و چپشونو بلد نیستند!

۲۳- یک ترک چگونه یک پرنده رو می کشد؟ آن را از بالای یک صخره به پایین پرتاب می کند!

۲۴- چرا ترک ها همیشه ۱۸ تایی میرن سینما ؟ چون برای کمتر از ۱۸ ممنوع بوده !

۲۵- اگر در یک موسسه سطح بالا یک ترک ببینید به او چه می گ.یید؟ یک بازدید کننده!

 

 

 

جملات عاشقانه

 

 

زمانی فرا می رسد که به عشق رسیده ای و زمانی فرا می رسد که به ورای عشق می رسی..
زمانی فرا می رسد که پیوند می یابی واز این پیوند لذت می بری .و زمانی خواهد رسید که تنهایی و از زیبایی تنها بودن لذت می بری..
آری هر چیزی و هر زمانی زیباست


عشق فراموش کردن نیست بلکه به خاطر سپردن است ،عشق گوش دادن نیست بلکه درک کردن است،

عشق دیدن نیست

بلکه احساس کردن است ، عشق جا زدن و کنار کشیدن نیست

بلکه صبر داشتن و ادامه دادن است


سنگ است دلی که نیست در سنگر عشق

خاک است بر سر، آن که ندارد سر عشق


هیچ جایی برای رفتن و هیچ چیزی برای رسیدن وجود ندارد

تو در حال حاضر همانجایی هستی که لازم است باشی

تنها گناه طلب کردن است و تنها راه گمراهی گشتن


گریه کردم گفتند : افسرده است زندگی کردم گفتند : پوچ است عبادت کردم گفتند : خرافات است حالا نمی خندم/گریه نمی کنم/ /زندگی نمی کنم/عبادت نمی کنم می گویند: عاشقم:-؟؟


آزمودم زندگی دشت غم است
شادیش اندوه و عیشش با غم است
عمر کوته، آرزوها دراز
کارها بسیار و فرصتها کم است


زندگی پوچ است رفیق ؛ من و تو دو رهگذریم
باید بنگریم و بگذریم ایستادن خطاست عاشق شدن خطاست
آری ... باید بی اعتنا بود بی اعتنا... بی اعتنا


امشب به قصه ی دل من گوش می کنی فردا مرا چو قصه فراموش می کنی


می گن شمشیر تیز همه چیزو دو تا می کنه بنازم که شمشیر عشق دو تا رو یکی می کنه


شمع می سوزد و پروانه به دورش همه شب

من که می سوزم و پروانه ندارم چه کنم


کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم

اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم

کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را از نگاهش می توان خواند

اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد

و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم

سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست!!!؟؟؟


دل آدما مثل یه جزیره ی دور افتاده میمونه، اینکه کی واسه اولین بار پا به جزیره میذاره مهم نیست... مهم اون کسی که هیچ وقت جزیره رو ترک نمی کنه...


بچه بودیم دخترا عاشق عروسک بودن و پسرا عاشق مردهای قوی ......بزرگ شدیم دخترا عاشق مردای قوی شدن و پسرا عاشق عروسکا


دوستی شوخی سرد آدمهاست بازی شیرین گرگم به هواست واسه کشتن غرور من و تو دوستی توطئه ثانیه هاست


بوسه میوه شیرینی است از درخت عشق،که هر چه چیده شود تمامی ندارد                            


زیبا ترین گل با اولین باد پاییزی پرپر شد . با وفا ترین دوست به مرور زمان بی وفا شد . این پرپر شد ن از گل نیست از طبیعت است و این بی وفایی از دوست نیست از روزگار است

                                       

از طرفه فرشته جون

مهم این نیست که تو اَد لیست مسنجرمون چند نفر اَدد شدن. مهم اینه که تو قلبمون فقط 1 نفر ادد شده باشه که با هم آن بشیم، باهم آرشیو زندگی رو دوره کنیم و با هم آف بشیم. امّا باید یادمون باشه پسورد دوستیمون رو جوری بسازیم که کسی نتونه هکمون کنه

 


 

من به2 چیز عشق می ورزم: 1 تو و دیگری وجود تو. به دو چیز اعتقاد دارم:1 خدا ودیگری تو. من در این  دنیا 2 چیز می خواهم:1 تو ودیگری خوشبختی تو. من این دنیا را برای 2 چیز می خواهم: 1 تو و دیگری برای با تو موندن. دوست دارم وقتی دلم برات تنگ میشه پشت ابرا برات گریه کنم پس هر وقت بارون اومد بدون که دلم برات تنگ

 


اولین کسی که عاشقش میشی دلتو میشکونه و میره . دومین کسی رو که میای دوست داشته باشی و از تجربه قبلی استفاده کنی دلتو بدتر میشکنه و میزاره میره . بعدش دیگه هیچ چیز واست مهم نیست و از این به بعد میشی اون آدمی که هیچ وقت نبودی . دیگه دوست دارم واست رنگی نداره .. و اگه یه آدم خوب باهات دوست بشه تو دلشو میشکونی که انتقام خودتو ازش بگیری و اون میره با یکی دیگه ...... اینطوریه که دل همه آدما میشکنه

                    


 

مثل آینه شکستم ، تو ندیدی
صدای شکستنم رو نشنیدی
یادته بهت می گفتم نمی مونی
دیدی آخرش به حرف من رسیدی
پیچکای باغچه مون خشک شدو پژمرد
خاطرات ما رو توی قصه ها برد
دلی که حتی به حرفای تو خوش بود
دیدی آخرش چه جور تو دست تو مُرد
منو دادی به بهانه ، به یه حرف عاشقانه
چه فروختی من و آسون ، زیر قیمت هیچ و ارزون
آروم آروم بازی بازی ، زندگیم دادی به بازی
ما که باختیم و تموم شد ، الهی خودت نبازی
تو نبودی ، تو ندیدی ، بغض و هق هق نشنیدی
واسه بودن تو موندم ، تو چه بیخیال پریدی
رفتی و زدی شکستی ، گلدون اقاقیا رو
چه کنم با باغ بی گل ، باغ سرد بی بهارو

 


 

دل ما دلواپست بود...................... اما تو نگاه نکردی

  
من چی  گفتم که تو این طور ...... به من اعتنا نکردی ؟

کوله بار  غم به دوشم ............... تو چرا صدا نکردی ؟

خار  حسرت توی  چشمام .........تو به من نگاه نکردی

بار رنجی  توی  دستم ............... تو غمی  دوا نکردی

عشق  کهنه توی  سینم ............ تو چرا وفا نکردی

 


 برای شکستن من یه اخم کافیه ... نیازی به فریادت نیست واسه اشک ریختنم سکوت تو کافیه ... نیازی به قهر نیست برای مردنم حرف رفتنت کافیه ... نیازی به انجامش نیست نمی خوام بین منو بین دلش جنگ بشه نمی خوام عشقی که اون نداره کم رنگ بشه من فقط یه چیزی از خدا می خوام واسه یک بارم شده دلش برام تنگ بشه

 

 

 

 

 

 

حق حق تلخ

حق حق تلخم و بشناس توی کوچه های خلوت

این خود عشق عزیزم نه بهانست نه یه عادت

غصه هام وبه تو گفتم اما چی ازت شنوفتم

یه نفس هم نفسم باش نذار از نفس بیافتم

گریه هامو تو ندیدی هر چی گفتم نشنیدی

من کدوم عهد و شکستم که از عشق من بریدی

وقتی نیستی لحظه هامو با خیالت می گذرونم

حتی تا آخر دنیا من برای تو می خونم

وقتی نیستی حتی خورشید میشه مثل لحظه هام سرد

با توام آهای مسافربا همین ترانه برگرد

من تورا دوست دارم

شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم ....

بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم....

خالی از خودخواهی من برتر از آلایش تن.....

من تورا با لا تر از تن بر تر از من دوست دارم........

 

سرآغاز کتاب

رویش عشق سر آغاز کتاب من و توست

گوش کن

این صدای دل یک بلبل مست

در تمنای گلی است

که به او می گوید

تا ابد

لحظه به لحظه دل من

با همه مستی و شیدایی و عشق

همه تقدیم تو باد

 

عشق من و تو

باید شب و روز و با عشق بنا کرد

دردای بزرگ و با عشق دوا کرد

من زنده به عشقم عشقی که تو ساختی

روح و که نمی شه از جسم جدا کرد

دنیا اگه بذاره خودمون اگه بذاریم

هم من می دونم هم تو

همدیگرو دوست داریم

قلب من و تو هر دو یک چیزی رو کم داره

دلواپسی فردا اونه که نمیذاره

وقتی که نباشی آخر چه تلاشی؟

با بال شکسته

تنها که بمونم آخر چه توقع؟

از یک تن خسته

کم کم کنیم عادت

تا وقت مصیبت از هم نهراسیم

با این همه خواستن با تجربه هامون

   عشقمو بشناسیم

 

در برق ان نگاهت

در برق آن نگاهت ٬هرشب رهایم ای دوست

شاعر شدم که روزی وصفت نمایم ای دوست

چشمان پرفروغت ٬ میعادگاه عشق است

من آسمان چشمت رامی ستایم ای دوست

احساس وشورعشقی بازآی ای بی تو زردم

عمری به درد دوری من مبتلایم ای دوست

درد است زنده بودن وقتی شبی نباشی

گربی توزنده بودم ٬گو بی وفایم ای دوست.

 

تو نبودی

تو نبودی و من با عشق نا آشنا بودم....                     
تو نبودی و در نهان جانه دلم جایت خالی بود.......           
تو نبودی و باز به تو وفادار بودم........
تو نبودی و جز تو هیچ کس را به حریم قلبم راه ندادم......  
و تو آمدی.از دوردستها......                              
از سرزمین عشق......                                                                   
تو مرا با عشق آشنا کردی.....                            
با تو تا عرش دوست داشتن سفر کردم........            
تو مفهوم عاشق بودن را به من آموختی..........        
با تو کامل شدم.......                                    
با تو بزرگ شدم......                                   
با تو الفبای عشق را اموختم.......
ندای قلب عاشقم را به گوش همه رساندم......
به تو و کلبه عاشقمان بالیدم.......
تو نیمه گمشده ام شدی........
حال که اینچنین شیفته توام باش تا در کنارت آرامش بیابم....
حتی برای لحظه ای از من جدا نشو......
بدون تو دستم سرد است........
بدون تو آغوشم تهی و لبریز درد است......
به حرمت عشقمان...
به حرمت لحظات زیبایمان..........
مرو که بی تو من هیچم.......
بمان با من.....
بدان که تا ابد نام تو بر قلبم حک شده........
بدان که عشقمان همیشه پاک خواهد ماند.............
به وفایم ایمان داشته باش...............
تا به تو نشان دهم معنی واقعی واژه عشق را

کی مرا با خود می بری

عشق را تن پوش جانم می کنی
چتری از گل سایه بانم می کنی
ای صدای عشق در جان و تنم
آن سکوت ساکت و تنها منم
من پر از اندوه چشمان توام
آشنایی دل پریشان توام
آتش عشق تو در جان من است
عاشقی معنای ایمان من است
کی به آرامی صدایم می کنی
از غم دوری رهایم می کنی
ای که در عشق و صداقت نوبری
کی مرا با خود از اینجا می بری

 

نوشته های زیبای فرشته جونم

 روحی در درون توست که به لمس ستارگان تواناست نیرویی در توست که میتواند به هدفهایت برساندت و رویاهایت را جامه حقیقت بپوشاند به خود ایمان داشته باش و با اطمینان پیش برو با این باور که شایستگی خود را نشان دهی درست همان گونه که افریده شده ای تا وجودی یگانه باشی


گل نیست چنین سرکش و رعنا ، که تویی مه نیست بدین گونه فریبا ، که تویی غم برسر غم ریخته ، آن جا که منم دل برسردل ریخته ، آنجا که تویی


ادعا کردم دوستت دارم... خندیدی... گفتم برات میمیرم... حتی نگاهمم نکردی... گفتم پیشتم همیشه.... جوابم ندادی... اسمتو فریاد زدم... بر نگشتی که ببینی بی تو مرده ام... ... و باز میدانم که میخندی


عشق یعنی سوختن یا ساختن عشق یعنی زندگی را باختن عشق یعنی انتظار و انتطار عشق یعنی هرچه بینی عکس یار عشق یعنی دیده بر در دوختن عشق یعنی در فراقش سوختن عشق یعنی لحظه های التهاب عشق یعنی لحظه های ناب


گفتمش بی تو چه میباید کرد ؟ عکس رخساره ی ماهش را داد .. گفتمش همدم شبهایم کو ؟ تاری اززلف سیاهش راداد .. وقت رفتن همه رومیبوسید به من ازدور نگاهش راداد .. یادگاری به همه داد و به من... انتظار سرراهش را دادعالم از شر و شور عشق خبر هیچ نداشت فتنه انگیز جهان نرگس جادوی


وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم. وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم. وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم. وقتی او تمام کرد من شروع کردم. وقتی او تمام شد من آغاز شدم. و چه سخت است. تنها متولد شدن مثل تنها زندگی کردن است. مثل تنها مردن است؟


آن گاه که عشق تو را می خواند

در پس او برو


اگر چه راه های عشق سخت و پر شیب است


و آن گاه که بالهایش تو را در خود می پیچند ، آرام گیر


اگر چه شمشیر پنهان بالهایش تو را زخم زند .

بگذار دل من بی انتها تکرار کند که تو را می خواهد فقط تو را
...