یک نامه ی عاشقانه ی باحال که باید تا آخرش بخونید تا بفهمید چیه!!

 

محبت شدیدی که سابقا ً به تو ابراز می کردم

دروغ بی اساس و در حقیقت فکر من نسبت به تو

روز به روز زیاد تر می شود هر چه تو را می  شناسم    

پستی و دورویی بیشتر در نظرم آشکارمی شود

و در قلب خود احساس می کنم که ناچار باید

از تو دور باشم من هیچ وقت فکر نکرده بودم که

دوست با وفای تو باشم زیرا معاشرتی که اخیرا ً با تو کردم

طبیعت فرو مایه و روح کاذب تو را به من آشکار ساخت و

بسیاری از اخلاق و صفات تو را به من نشان داد مسلما ً

خشونت،طبع و تند خویی باطنی تو مرا بدبخت خواهد کرد

اگر دوستی ما ادامه یابد من همه ی عمر را با

پریشانی و سرگردانی خواهم گذراند ولی بدون تو در

خوشبختی سر خواهم کرد و در نظر داشته باش که روح من

به تو هیچ گاه رام نخواهد شد و نفرت و دوشمنی من همیشه

متوجه توست این نکته را کاملا ً بدان و در نظر داشته باش

مخصوصاً انتظاری که از تو دارم این است که مطمئنا ً باور کنی

که من این نامه را از روی قلب می نویسم و چقدر تأ سف می خورم اگر

باز هم در صدد دوستی با من برآیی و مزاحم من شوی ضمناً خواهش می کنم

از جواب دادن به این نامه خودداری کنی زیرا نامه تو

خیلی مزخرف خواهد بود و نمی توان گفت که

با لطف و طراوت است بطور قطع بدان که همیشه

از تو ناراحتم و به شدت از تو متنفرم و هیچ وقت نمی خواهم تصور کنم

دوست صمیمی و وفادار تو هستم و به محبت تو دل بسته ام

 

(اگر می خواهی به محبت و عشق واقعی من نسبت به خود پی ببری این نامه

را از اول یک در میان با دقت بخوان.)