بعضی ها گله دارند که چرا؟ گل سرخ خار دارد... در این فکرم که
چرا نمی گویند:عجب... این بوته خار٫ گل سرخ دارد!!
آنانکه زندگی را بستری از گلهای سرخ می دانند همیشه از خارهای آن شکایت دارند...
با آنکه تو را گرم کند سرد مباش بر آنکه تو را شفا دهد درد مباش چیزی به جهان به زجوانمردی نیست رسوای زمانه باش و نامرد مباش
کسی در باد می خواند
تو را تا اوج می خواهم
برای ناز چشمانت
چه بی صبرانه می مانم
د لم تنگ است و بی یادت
در این غربت نمی مانم
تو هستی در وجود من
تو را هرگز نمی رانم
مال منی و به اندازه دلم
یا معبدی که به سمت تو مایلم
بغض شبانه که از راه می رسد
خورشید وار می آیی مقابلم
حالا که از تو به دریا رسیده ام
پس کو بساط رسیدن به ساحلم
کاش می دانستی انتظار دیدنت چه مجازاتی است ... شاید دیگر چشم براهم نمی گذاشتی
jaleb bod vaghean ghashange sher hat
eshgholanast
aval salam mikonam be shoma ke vaghan saligheye ghashangi dari bavar kon vaghti sherato mikhonam ya inke axhaye gahshango asheghonato mibinam haz mikonam baraton arezoye movafaghyat mikonam dar hameye karat va omidvaram hamintor karetono edame bedin